Saturday, October 07, 2006

2) بهانه

حق تعالی می فرمايد که من شما را و اوقات و انفاس شما را و اموال و روزگار شما را خريدم که اگر به من صرف رود و به من دهيد بهای آن بهشت جاودانی است. قيمت تو پيش من اينست. اگر تو خود را به دوزخ فروشی ظلم بر خود کرده باشی. همچنانک آن مرد کارد صد ديناری را بر ديوار زد و بر او کوزه ای يا کدويی آويخت. آمديم بهانه می آوری که من خود را به کارهای عالی صرف می کنم: علوم فقه و حکمت و منطق و نجوم و طب و غيره تحصيل می کنم. آخر اين همه برای توست. اگر فقه است برای آنست که کسی از دست تو نان نربايد و جامه ات را نکند و تو را نکشد تا تو به سلامت باشی؛ و اگر نجومست احوال فلک و تأثير آن در زمين از ارزانی و گرانی و امن و خوف، همه تعلق به احوال تو دارد. هم برای توست و اگر ستاره است از سعد و نحس به طالع تو تعلق دارد. هم برای توست. چون تأمل کنی اصل تو باشی و اينها همه فرع تو. چون فرع تو را چندين تفاصيل و عجايبها و احوالها و عالمهای بوالعجب بی نهايت باشد بنگر که تو را که اصلی چه احوال باشد. چون فرعهای تو را عروج و هبوط و سعد و نحس باشد تو را که اصلی بنگر که چه عروج و هبوط در عالم ارواح و سعد و نحس و نفع و ضر باشد.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home