7) به لشکرهای انديشه ها مصاف می زنيم!
اعدايی باشند اعدای اندرون! آخر اعدای برونی چيزی نيستند. چه چيز باشند؟ نمی بينی چندين هزار کافر اسير يک کافرند که پادشاه ايشانست... و آن کافر اسير انديشه؟ پس دانستيم که کار انديشه دارد. چون به يک انديشة ضعيف مکدر، چندين هزار خلق و عالم اسيرند، آنجا که انديشه های بی پايان باشد بنگر که آن را چه عظمت و شکوه باشد و چگونه قهر اعدا کنند و چه عالمها را مسخّر کنند. چون می بينيم معيّن که صد هزار صورت بی حد و سپاهی بی پايان صحرا در صحرا اسير شخصی اند و آن شخص اسير انديشة حقير، پس اين همه اسير يک انديشه باشند. تا انديشه های عظيم بی پايان خطير قدسی علوی چون باشند... .
پس دانستيم که کار انديشه ها دارند. صور همه تابعند و آلت اند و بی انديشه معطلند و جمادند؛ پس آنکه صورت بيند او نيز جماد باشد و در معنی راه ندارد و طفلست و نابالغ؛ اگرچه به صورت پيرست و صد ساله!
"رجعنا من الجهاد الاصغر الی الجهاد الاکبر" يعنی در جنگ صورتها بوديم و به خصمانِ صورتی مصاف می زديم. اين ساعت به لشکرهای انديشه ها مصاف می زنيم تا انديشه های نيک، انديشه های بد را بشکند و از ولايت تن بيرون کند.
پس دانستيم که کار انديشه ها دارند. صور همه تابعند و آلت اند و بی انديشه معطلند و جمادند؛ پس آنکه صورت بيند او نيز جماد باشد و در معنی راه ندارد و طفلست و نابالغ؛ اگرچه به صورت پيرست و صد ساله!
"رجعنا من الجهاد الاصغر الی الجهاد الاکبر" يعنی در جنگ صورتها بوديم و به خصمانِ صورتی مصاف می زديم. اين ساعت به لشکرهای انديشه ها مصاف می زنيم تا انديشه های نيک، انديشه های بد را بشکند و از ولايت تن بيرون کند.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home